یكی از عمیق ترین پیوندهای جمعی، پیوند خانوادگی
است . خانواده به عنوان نخستین و مهم ترین نهاد اجتماعی، بخش عمده ای از تربیت و فرهنگ
سازی جوامع انسانی را بر عهده دارد. علی اكبر(علیه السلام) به سه طایفه سرشناس عرب
منسوب است . از سوی پدر، زاده ای هاشمی از نسل رسول الله صلی الله علیه وآله است و
از سوی مادر و پدربزرگِ مادری، با بنی امیه و بنی ثقیف پیوند خونی دارد. جالب آنكه
اكبر (علیه السلام) هرگز به خویشی خود با بنی امیه كه حكمرانان جامعه اسلامی بودند،
افتخار نكرد. هر زمان كه او را به بنی امیه و بنی ثقیف نسبت می دادند، بی توجه به این
امر، با كمال افتخار فقط خود را یك هاشمی از نسل نبی مكرم صلی الله علیه وآله و امیرالمۆمنین
علی (علیه السلام) معرفی می كرد. این گونه شواهد تاریخی، نشانه تأثیر فراوانی است كه
وی از خاندان پدری خود گرفته است .
حضور علی اكبر(علیه السلام) در میان خانواده آن
قدر پرخیر و كارگشاست كه امام حسین (علیه السلام) بارها وی را بر آرامش خاطر دادن به
زنان و دختران بی قرار خیمه ها، نزد آنان می فرستاد. تكیه گاه زنان و كودكان، بعد از
امام حسین (علیه السلام)، علی اكبر (علیه السلام) بود و برای همین، زمانی كه اكبر
(علیه السلام) راهی میدان می شد، وابستگی خیمه ها را به خود احساس می كرد. (1)
تمام عاطفه ها بر دست و پای او، بر گردن و ردایش و بر دلش پیچیده بودند.
تنها، پایبندی به هدف مقدسش بود كه او را از آمیختگی با خانواده جدا كرد و با خداوند
درآمیخت.
احساس مسئولیت او در برابر خاندان اهل بیت(علیه
السلام)، به اندازه ای بود كه در اوج تشنگی، همواره سهم آب خود را به كودكان و زنان
حرم می داد و خود، تشنه لب می ماند . سرانجام نیز با همان عطش به میدان رفت و از دستان
پیامبر سیراب شد. (2)
روز عاشورا است . سپاهیان در دو سوی میدان آماده
نبرد می شوند. در سویی سراسر ایمان و ایثار، ولی با تعداد كم و در سویی دیگر، سراسرِ
جهل و طمع و با تعداد فراوان، آن چنان كه تا چشم كار می كند، آدم است . امان نامه آورده
اند؛ برای عباس (علیه السلام) و برادرانش كه نسبتی با شمر دارند و امان نامه ای برای
اكبر (علیه السلام). علی اكبر (علیه السلام)، امان نامه را می خواند:«إنَّ لك قرابهً
بلأمیرالمۆمنین، یزیدبن معاویه ؛ تو فامیل یزیدی، زیرا مادرت از نسل ابوسفیان است.»
اكبر (علیه السلام) از مادر، نسبتی با یزید دارد و همین، بهانه ای است كه خیال تطمیع
او را در سر بپرورانند تا شاید امام حسین (علیه السلام) را تنها بگذارد. نمی دانستند
علی اكبر (علیه السلام) یك عمر زیسته بود تا در ركاب پدر و امام خود، امام حسین (علیه
السلام) جان خویش را فدا كند و یك عمر قد كشیده بود تا زیر پای امام حسین (علیه السلام)
خدمتگزارش باشد . خشم در صدای اكبر (علیه السلام) آشكار بود: «من از نسل حسینم و علی
و محمد...».(3)
پی نوشت ها :
1.
مقتل الحسین (علیه
السلام)، ص 257
2.
لهوف، ص 78
3.
تاریخ طبری، ج7 ؛
ابوالقاسم پاینده، ص 3015
7- سازمان
پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، تاریخ امام حسین (علیه السلام)، ج4، صص 1 و 2 ؛ مقتل
الحسین (علیه السلام)، ص 257.